زمزمه های انتظار ...
به واژه ها التماس میكنم رها شوند
و حجم دلتنگی روزهای انتظار مرا ، به تو برسانند
حریفشان نمی شوم كه نمی شوم
و حجم دلتنگی روزهای انتظار مرا ، به تو برسانند
حریفشان نمی شوم كه نمی شوم
واژه ها هم چله نشینند
حكایت ما و حسین حكایت عطش است و آب
حسابش را بكن ، آب نبود
حسابش را بكن ، آب نبود
قصه ی این جمعه های سر به گریبان ما
و تو هم ، خودش حكایتی است
و تو هم ، خودش حكایتی است
نه كه عادت كرده باشیم به نبودنت
خدا آن روز را نیاورد
خدا آن روز را نیاورد
گاهی كلافه می شویم
دست خودمان نیست
تو را گم كرده ایم
دست خودمان نیست
تو را گم كرده ایم
شاید این جمعه بیاید ، شاید ...
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۱۰/۲۵ ساعت توسط Yousef
|