نقد فیلم سن پترزبورگ (قسمت دوم) * جدید
در اولین سكانس از نیم ساعت دوم شما شاهد هستید كه به صورت خیلی اتفاقی "كریم" با زدن یه چك ساده تو گوش "فرشاد" یكی از شیشه های عینك فرشاد می افته و همونطور كه می دانید در ایران برای استفاده از نمادهای ماسونی (تك چشم) دقیقا خلاف و عكس اون عمی می كنند ! .
یعنی اگر در آئین ماسونی چشم چپ ، چشم جهان بین و چشم دجال
است ، (در ایران و در این فیلم) از چشم راست استفاده میكنند .
موقعی كه كریم و فرشاد ماشین كتی را تعقیب میكنند ، وقتی كه از جلوی اون ماشین می خواهند رد بشوند ، پلاك ماشین به سرعت از جلوی شما رد میشه ، ولی اگر فیلم را به عقب برگردونید ، پلاك ماشین را مشاهده میكنید .
ایران 22 – 562 ب 79
بله ، اگر همه ی اعداد اون را با هم جمع بزنیم عدد 33 به دست می آید كه این عدد ، عددیست ماسونی .
33=2+2+2+6+5+9+7
به صورت جداگانه هم بخواهیم حساب كنیم .
11=6+5
عدد 9به تنهایی ماسونی هست
22 هم مضربی از عدد 11 هست
و فقط میمونه عدد 7 و 2 كه جمع آنها با هم می شود 9
كریم و فرشاد بعد از تعقیب ماشین كتی در كنار خیابون متوقف میشوند و با هم برنامه ریزی میكنند كه چه نقشه ایی پیاده كنند كه عقاب دو سر را بدست بیاورند .
كه مجددا فرشاد در اینجا به موضوع مخزنی خودش می پردازه و به كریم میگه كه ، به یه صورتی غیر از زور و دزدی متوسل میشه و عقاب دو سر را مال خود میكنه .
جالب اینجاست كه این كار كثیفش را خوب میدونه و تازه میخواد به كریم هم یاد بده كه از این روش استفاده كنه !.
كارش نشون مردم میده ، میگه راه دوست شدن و مخزدن یه خانم
به همین راحتیه كه بری چراغ ماشینش را بشكنی و شماره موبایلت را براش بگذاری كه
باهات تماس بگیره ، بعدش با یه كمی زرنگی و دروغ گفتن و مخزدن ، صاحب یه دوست دختر میشی .
فرشاد بعد از اینكه شماره را برای كتی گذاشت ، به محض تماس گرفتن كتی با شماره اش ، میگه :"ای جون!" ، من فقط همین یك جمله اش را میگم و برای من ذكر كردنش برای شما بسه ، دیگه توضیح واضحات نمیدم .
نحوه صحبت كردن فرشاد با كتی هم احتیاجی به شرح دادن ندارد ، فقط این مطلب را متذكر می شوم كه از نحوه ی صحبت كردن فرشاد با جنس مخالف كه بگذریم ، بسیار دروغ گوی قهاری هست .
متأسفانه زمانی كه كتی (به اشتباه و از روی دروغ های فرشاد) متوجه میشه كه فرشاد یه دكتر هست كلا لحن صحبت كردن و برخوردش عوض میشه . به نظر من با اینكارش به جامعه دخترها توهین میكنه ، كه یعنی اگه یه دختری ماشینش (یا هر چیز با ارزشش) خراب بشه یا صدمه ببینه وقتی با یه دكتر (یا یه آدم با كلاس !) روبرو میشه ، همه ی دین و دنیاش را ببازه و خودش را اینچنین گم كنه . (البته من با این صحبتم از جامعه دختران حمایت و یا توهین نكردم!) .
فرشاد با این طرز صحبت كردنش شاید در ظاهر به دنبال بدست آوردن عقاب دو سر باشه ولی از كریم می خواد كه ازش تجلیل كنه (در خصوص نحوه برخوردش با كتی) و كریم در جواب بهش میگه كه : "از من هم بی شرفتری!".
این طرز صحبت كردن فرشاد حتی نیم دقیقه هم از تأثیرش بر
كریم نگذشته بود كه وقتی به كریم گفت كه خودش تنهایی می خواد بره و با كتی ملاقات
كنه (و عقاب دو سر را بدست بیاره) ، كریم قبول نكرد و هر طوری كه شد فرشاد را راضی
كرد كه با خودش ، اون را ببره .
این نشون میده كه حرف ها و حركات فرشاد بر روی كریم تأثیر (منفی) گذاشته و اون را ملزم كرده كه بی اختیار تابع اون بشه .
از این سكانس به بعد فرشاد با بیان شدن كلماتی از طرف كریم ، بیاد خاطراتش تو زندان می افته ، كه این خاطرات را همیشه به بدی و ملال آور بیاد میاره .
اولین كلمه ایی كه كریم (به زبون خلافكارها!) به كار میبره ، كلمه ی "ریكس" هست كه فرشاد به كریم میگه كه "ریكس" نه ریسك ! .
فرشاد جان ظاهرا آشنا و غریبه سرش نمیشه ! و حتی به زندان رفتن كریم اشاره میكنه و به كریم میگه كه تو این شش ماهی كه زندان بودی ، خواهرت چیكار میكرد تو تنهایی ! ؟ .
كه در این سكانش كریم غیرتی میشه و به فرشاد میگه كه تو چیكاره ایی ، فرشاد هم میگه ، خواستم یه چیزی گفته باشم .
بعد ورود فرشاد و كریم به منزل فرشاد ، شما شاهد آشفتگی و به هم ریختگی زیادی در منزل فرشاد هستید ، ولی ظاهرا كدهایی بسیار ماهرانه ای در بین اسباب و وسایل منزل گنجانده شده است .
كه به تابلوی "Homer Simpson" در پشت سر كریم می توان اشاره كرد .
شما می توانید تاریخچه انیمیشن "خانواده سیمپسونها" را در اینجا مشاهده نمائید .
همانطور كه در پرونده رنگین این انیمیشن موفق آمریكایی ، ایتالیایی شما مشاهده می نمائید ، به روشنی از نمادهای فراماسونری استفاده شده است و حتی لباس ماسونی هم بر تن كرده .
بعد از گریم كردن كریم توسط فرشاد ، كریم و فرشاد با دو كت و شلوار اتو كشیده از منزل خارج می شوند كه با دیدن ظاهر اونها نا خودآگاه به یاد "مایكل جكسون - michael jackson" افتادم ، كه شاید ظاهر اونها هم بی ربط به این شخصیت نباشه ! .
همانطوری كه در عكس های زیر مشاهده می نمائید مایكل جكسون یكی از كثیفترین انسانهایی بوده كه تا بحال جهان به خود دیده ، حالا وقتی متوجه ماسون بودن آن بشوید ، دیگر همه ی اون برنامه هایش و همه ی اون حرف ها و حركاتش را هدفمند دانسته و حتی به گونه ایی كه بر روی سنگ قبر كثیفش هم نشان گونیا و پرگار را ترسیم كرده اند و همانطور كه مشاهده می نمائید دروازه ورودی به گورش (قبرش!) مانند معبد سلیمان دو ستون دارد .
پیوست :
دوستان عزیز ، همانطوركه شما اطلاع دارید عدد 11 برای
ماسون ها عدد بسیار مقدسی است ، زیرا بر این باورند كه نماد دو ستون معبد
سلیمان هست ، همانجایی كه قرار است در همین فلسطین خودمان دوباره آن را بنا كنند و
زمینه ی فعالیت دجال را فراهم نمایند ، آنها بر این عقده اند كه عدد 11 را هم حتی اگر بر
عكس كنیم ، همون 11 باز خوانده میشود !.( از هر طرف 11 ).
از اینجا مجددا فرشاد سر به سر كریم میگذاره و اسم خواهرش را جلوش میاره ، كه به سادگی با یه شوخی این قضیه تمام میشه !.
بر روی درب منزل كتی كه كریم و فرشاد به اونجا رفتند یه نماد مانند ستاره 8 پر وجود داره .
خوب مجددا یكی دیگر از اون كلمات كریم كه فرشاد را به یاد زندانش می اندازه را می شنویم . اون كلمه "استرخ" یعنی همون "استخر" خودمون هست .
در دفعه ی قبلی كه فرشاد خاطرات زندان را به یاد می آورد شما شاهد بودید كه قلدر زندان طرفداری فرشاد را میكرد و هر موقع كه فرشاد سوتی می داد به كمك اون میومد ، اون دفعه این فرد زیر لب داشت یه شعر میخوند (كه كاری بهش ندارم) ، ولی در اینجا به نماد تك چشم به صورت خیلی زیركانه و ماهرانه اشاره میكنه !.
وقتی كه فرشاد به یاد میاره كه در زندان راجع به كلمه ی
"استرخ" چی به سرش اومده ، دوربین بر روی فرشاد میره و در اینجا طرح روی لباسش
نظر انسان را جلب میكنه ، یعنی یه چیز كوچولو اون وسط داره خود نمایی میكنه ، ولی
این اصل ماجرا نیست ، بلكه شاید طراح این صحنه از فیلم خواسته كه نظر ببیننده را به خودش
جلب كنه و بعد اون نماد تك چشم روی دیوار و پشت سر فرشاد را به تصویر بكشه .
در زمان ورود كتی به پذیرایی و پیش فرشاد و كریم شما لباس ایشون را میبینید كه آبی رنگ هست ، و در آئین ماسونی و كابالا (شیطان پرستی ) رنگ آبی نشان جن است و اونها اعتقاد دارند كه جن ها به رنگ آبی ظاهر میشوند .
متأسفانه ، متأسفانه و متأسفانه شما در این سكانس شاهد این موضوع هستید كه
فرشاد مثل آب خوردن و به راحتی دست كتی را می بوسه !! . ( به قول بچه ها ، یا ابالفضل ! )
نقد این موضوع خودش خیلی طولانی و زمان بر میشه ، برای همین من از نقدش صرفه نظر می كنم ، و فقط به فرشاد به خاطر این حركت انسانی و اعتقادی ، دینی و ... تبریك عرض میكنم !!! .
البته با كمال تأسف صدای این بوسه نیز بر روی این حركت
زیبا گنجانده شده است !!! .( بدون سانسور !)
دیگه از بس این فرشاد صحبت های گوهر بار از خودشون میزنند ، دیگر حوصله ی نقد این صحبت هاش را ندارم ، یا همشون یه مشت چرت و پرت هستند یا دروغ ، البته ناگفته نمونه همه ی حرفهاش را در جهت مخزدن طرف استفاده میكنه !.
فقط به یك نكته دیگر اشاره كنم كه فرشاد در ما بین حرفاش
از نماد 666 یعنی "عدد شیطان " استفاده میكنه .( در نقد قسمت اول این فیلم نیز به آن اشاره نموده ام .)
وقتی كریم در منزل كتی به دنبال عقاب دو سر میگرده نا خودآگاه وارد استخر میشه ، استخری كه نمادهای شیطان پرستی و ماسونی در اون وجود داره ، كه عبارتند از :
1 – كف شطرنجی
2 – نماد دو ستون معبد سلیمان
بعد از ماجرای افتادن كریم در داخل استخر و نجات دادنش
توسط فرشاد ، باید به لباس هایی كه به تن میكنند اشاره كنم (چون لباسهاشون خیش شده بود )، كه نماد سیگار "Marlboro" بر روی لباس فرشاد كاملا مشخص
هست .
خود این سیگار به تنهایی هزار تا نماد ماسونی درش بكار رفته ! ، كه می توانید در اینترنت راجع به این موضوع "نمادهای ماسونی در سیگار Marlboro" جستجو نمائید و من دیگر توضیحی راجع به این سیگار نمی دهم .
در مورد طرز برخورد این فرشاد با كتی هنگام خداحافظی از كتی فقط به این نكته اشاره كنم واقعا جای تأسف داره كه رسانه ملی اجازه بازی كردن و نمایش این چنین فیلم هایی را میده ، كه به راحتی در اون دختر و پسر با هم دوست میشوند و با هم میروند سینما و در كافی شاپ قرار میگذارند و دیدارهای شبانه با هم دارند و ... .
رسانه ملی ، ببین كجای كاری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
كار كریم هم فایده نداره ،(ازش نا امید شدم !) ، من به كریم كه در مقابل دوستش فرشاد و طرز حرفاش با خواهرش به این خوبی برخورد میكنه ، افتخار میكنم !! .
منظورم اینه كه مجددا فرشاد روی مخ یه زن ( كه خواهر كریم باشه ) داره راه میره و كریم هیچ حركتی نمیكنه .( حالا می خواد طرفش ناموسش باشه یا هر كس دیگه ایی) .
خوب الحمد الله نقد نیم ساعت دوم این فیلم هم در اینجا به پایان خودش نزدیك میشه و من خدا را شكر میكنم كه تا چند روز دیگه به صدا و تصویر این فیلم نه گوش میدهم و نه توجه ایی دارم ! .
شاید این جمعه بیاید ، شاید ...