چرا امام حسین علیه السلام مانند برادرشان صلح نکردند؟
جانم به فدای دستان بریده اباالفضل (ع)
همیشه
اینگونه نیست كه جنگ و جهاد تأمین كننده مصالح عالیه اسلام و مسلمین باشد و
اینگونه نیست كه صلح راحتترین روش برای مبارزه باشد. چه بسا تحمل شهادت
آسانتر از پذیرفتن صلح باشد. امّا از آنجا كه تمام ائمه تنها به فكر نجات
اسلام و مسلمین بودند، حاضر شدند بزرگترین مصائب و سختیها را تحمل كنند یا
در قالب صلح و یا در قالب جنگ، امامان همگی مظهر تقوی و روش هستند، تقوی
در همگیشان مشترك و روش در تمامیشان متفاوت است.
روش امام علی ـ علیه السّلام ـ در دو مرحله: سكوت و خروش راهگشای امت میگردد. شیوه امام حسن ـ علیه السّلام ـ در مرحله اول روش پدر و راه حسین ـ علیه السّلام ـ در مرحله دوم آن شكل میگیرد.
علی بیسكوت، خروش و شهادتی هشداردهنده و حیاتبخش نمیداشت، فریاد و جانفشانی حسین ـ علیه السّلام ـ نیز بدون صلح برادر، این چنین در تاریخ به ثبت نمیرسید.[1]
بیشك اگر صلح امام حسن ـ علیه السّلام ـ نبود، قیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ به ثمر نمینشست و اگر شرط امام حسن با معاویه در عدم تعیین جانشین نبود، امام حسین دستاویزی برای قیام علیه بنیامیه پیدا نمیكرد.
در آیین اسلام تنها قانون واحدی به نام جنگ و جهاد وجود ندارد، بلكه در كنار جنگ و جهاد قانون دیگری به نام صلح وجود دارد، یعنی همانگونه كه پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در صدر اسلام دربرخی مواقع برای پیشبرد اهداف اسلامی خود دستور به جنگ و جهاد میداد (جنگ خندق، خیبر، احد و ...) در شرایطی نیز شیوه جنگ و جهاد را در پیروزی اسلام مؤثر نمیدید. لذابا دشمنان قرارداد و پیمان صلح منعقد میكرد و موقتاً از دست زدن به جنگ و جهاد خودداری مینمود (پیمان بنی اشجع، بنیضمره). امام حسن مجتبی در پاسخ شخصی كه به صلح آن حضرت با معاویه اعتراض داشت، به پیمانهای صلح پیامبر اسلام استناد نموده و فرمود به همان دلیلی كه پیامبر با آن قبائل پیمان بست، من نیز با معاویه قرار داد آتش بس منعقد ساختم.[2]
روش امام علی ـ علیه السّلام ـ در دو مرحله: سكوت و خروش راهگشای امت میگردد. شیوه امام حسن ـ علیه السّلام ـ در مرحله اول روش پدر و راه حسین ـ علیه السّلام ـ در مرحله دوم آن شكل میگیرد.
علی بیسكوت، خروش و شهادتی هشداردهنده و حیاتبخش نمیداشت، فریاد و جانفشانی حسین ـ علیه السّلام ـ نیز بدون صلح برادر، این چنین در تاریخ به ثبت نمیرسید.[1]
بیشك اگر صلح امام حسن ـ علیه السّلام ـ نبود، قیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ به ثمر نمینشست و اگر شرط امام حسن با معاویه در عدم تعیین جانشین نبود، امام حسین دستاویزی برای قیام علیه بنیامیه پیدا نمیكرد.
در آیین اسلام تنها قانون واحدی به نام جنگ و جهاد وجود ندارد، بلكه در كنار جنگ و جهاد قانون دیگری به نام صلح وجود دارد، یعنی همانگونه كه پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در صدر اسلام دربرخی مواقع برای پیشبرد اهداف اسلامی خود دستور به جنگ و جهاد میداد (جنگ خندق، خیبر، احد و ...) در شرایطی نیز شیوه جنگ و جهاد را در پیروزی اسلام مؤثر نمیدید. لذابا دشمنان قرارداد و پیمان صلح منعقد میكرد و موقتاً از دست زدن به جنگ و جهاد خودداری مینمود (پیمان بنی اشجع، بنیضمره). امام حسن مجتبی در پاسخ شخصی كه به صلح آن حضرت با معاویه اعتراض داشت، به پیمانهای صلح پیامبر اسلام استناد نموده و فرمود به همان دلیلی كه پیامبر با آن قبائل پیمان بست، من نیز با معاویه قرار داد آتش بس منعقد ساختم.[2]
منبع: راسخون
شاید این جمعه بیاید ، شاید ...
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۸/۳۰ ساعت توسط Yousef
|